اصلاح جهانی زیر سایه جباریت در حکمرانی! | بحران مشروعیت در نظم نوین

رویداد۲۴| مسعود پزشکیان، رئیسجمهور، در دیدار با مقامهای چینی، از پیشنهاد پکن برای «اصلاح حکمرانی جهانی» استقبال کرده است. این موضع به معنای همگرایی با جریان قدرتهای غیرغربی است که سالهاست وعده ایجاد نظمی تازه و عادلانهتر در روابط بینالملل را میدهند.
اما احمد زیدآبادی، تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی با عنوان «جباریت» به تناقضی اساسی اشاره کرده و پرسیده است: چگونه میتوان در عرصه جهانی پرچم اصلاحات برافراشت، وقتی ساختار حکمرانی در داخل کشورها هنوز بر مدار تمرکز قدرت و محدودیت مشارکت مردمی میچرخد؟
تناقض میان ادعا و عمل
زیدآبادی یادآوری میکند کشورهایی مانند چین و روسیه که داعیه اصلاح در حکمرانی جهانی دارند، پیش از هرچیز باید به اصلاح حکمرانی داخلی خود بپردازند؛ چراکه جباریت و اقتدارگرایی در سیاست داخلی، با اصلاحطلبی در سطح بینالملل سازگار نیست. او معتقد است جهانی بهتر زمانی شکل میگیرد که قدرتها ابتدا اصولی، چون شفافیت، پاسخگویی و احترام به حقوق شهروندان را در سرزمین خود محقق کنند.
اصلاحات واقعی، از مردم آغاز میشود
در نگاهی گستردهتر، تحلیل زیدآبادی تلویحاً برای همه کشورها یک پیام روشن دارد: اصلاح حکمرانی، چه در سطح ملی و چه در مقیاس جهانی، بدون شنیدن صدای جامعه و جلب اعتماد عمومی دوام نمیآورد. تجربههای تاریخی نشان داده نظمهای پایدار زمانی شکل گرفتهاند که میان حاکمیت و مردم، تعاملی سازنده و احترامآمیز برقرار بوده است.
صدای مردم، پایه اصلاح جهانی
به باور بسیاری از تحلیلگران، هرگونه تلاش برای تغییر نظم جهانی نیازمند مشروعیت اخلاقی است و این مشروعیت از کیفیت حکمرانی در داخل کشورها سرچشمه میگیرد. اگر قرار است نظام جهانی آینده متوازنتر و عادلانهتر باشد، نخستین گام، اصلاح سازوکارهای داخلی، گشودن فضا برای مشارکت و توجه به خواست مردم در همه سطوح حکمرانی است؛ مسیری که اگر بهدرستی پیموده شود، ادعای اصلاح جهانی را از شعار به واقعیت تبدیل خواهد کرد.



حتا در سطح خانواده ها خیلی ها خوشبختی را در خانواده خود سراغ ندارند و در خانواده های دیگر آن را میجویند. قوانین کدام کشور توانسته است عدالت را در همان سرزمین فراگیر کند؟ بعضی کشورها داعیه دین رسمی مشابهی را دارند ولی همه آنها هم علی رغم این تشابه قوانین متفاوتی دارند و باز دین مشابه هم به نتایج راضی کننده و مشابه نرسیده و باز هم حتا با هم در جنگ هستند. علت این اختلافات در چیست؟
مدلی از حکمرانی نتوانسته همه را راضی کند. دموکراسی های 50% باضافه 1 حدود 49% ناراضی دارند و حکمرانی های 4% مشارکت های به مراتب پایین تری دارند که نشان از ناامیدی از تأثیر بر تصمیم حاکمان دارد.